یزدفردا :اخبار حوادث - مرد جوان 17 ساله كه كودكي را به قتل رسانده بود پس از دستگيري به ارتكاب قتل اعتراف كرد.
عصر 7 دي امسال مأموران كلانتري 115 رازي از طريق مركز فوريتهاي پليسي 110 در جريان خبر فقدان كودك 5 سالهاي به نام مازيار در محل سكونت خانوادهاش در خيابان وحدت اسلامي قرار گرفتند.
با حضور مأموران كلانتري در محل و بررسيهاي مقدماتي، مأموران با بازرسي پاركينگ و انباري مجتمع مسكوني جسد اين كودك 5 ساله را در حاليكه آثار لكههاي روغن بر روي لباسهايش وجود داشت پيدا و مراتب به بازپرس كشيك ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران اعلام شد.
با تشكيل پرونده مقدماتي و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسراي امور جنايي تهران، پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار كارآگاهان اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
با حضور كارآگاهان اداره دهم و عوامل تشخيص هويت در محل كشف جسد كودك 5 ساله و انجام تحقيقات فني و پليسي مشخص شد كه جسد پس از مرگ، به محل كشف آن در انباري آپارتمان انتقال پيدا كرده و به اين ترتيب بررسي تحقيقات كارآگاهان در جهت شناسايي ابعاد اين جنايت آغاز شد.
در تحقيقات كارآگاهان از خانواده مازيار مشخص شد كه در روز وقوع حادثه پدر و مادر مازيار در خانه حضور نداشته و او به همراه خواهر بزرگترش در خانه بوده است.
خواهر مازيار در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: فاصله ميان محل زندگي ما و سوپرماركت داخل كوچه كمتر از چند ده متر است و هميشه مازيار براي خريد خوراكي به آنجا مراجعه ميكرد.
در روز حادثه به همراه مازيار در داخل خانه نشسته بوديم كه متوجه تمام شدن شارژ تلفن همراهم شدم، براي همين از او خواستم تا براي خريد شارژ به سوپرماركت مراجعه كند؛ زمانيكه با گذشت حدوداً 15 دقيقه از مازيار خبري نشد نگران او شدم و براي پيدا كردنش به سوپرماركت رفتم.
در حاليكه بسيار ترسيده بودم بلافاصله با پليس 110 تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم؛ با حضور مأموران در محل موضوع ناپديد شدن برادرم را به طور كامل براي آنها توضيح داده و مأموران نيز شروع به بازرسي قسمتهاي مختلف محوطه مجتمع كردند و در آن لحظه بود كه متوجه شدم كه جنازه برادر كوچكم در داخل انباري است.
كارآگاهان در ادامه تحقيقات خود، با مراجعه به كليه اهالي مجتمع مسكوني به تحقيق از آنها پرداختند تا شايد اطلاعات جديدي از آنها بدست آورند اما هيچكدام از آنها چيزي در خصوص كشته شدن مازيار نديده و يا نشنيده بودند.
در ادامه تحقيقات، كارآگاهان با بررسي لكههاي روغن موجود بر روي لباس مازيار اطمينان پيدا كردند كه اين لكههاي روغن متعلق به روغن موتوري است كه از آن به عنوان روغن موتور موتورسيكلت استفاده ميشود.
بلافاصله تمامي اعضاي مجتمع كه داراي موتورسيكلت بودند شناسايي شده و تحقيقات از آنها آغاز شد. در ادامه تحقيقات كارآگاهان، جوان 17 سالهاي به نام محمد به عنوان جوان موتورسواري كه در داخل مجتمع مسكوني به همراه خانوادهاش زندگي ميكرد را شناسايي و مشخص شد كه وي از فرداي روز حادثه ديگر مراجعهاي به محل كارش در يك ساندويچ فروشي كه در آنجا به عنوان پيك موتوري مشغول به كار بود، نداشته است.
در تحقيقات انجام شده مشخص شد كه محمدرضا در ساعت 21 همان روز از محل كارش خارج شده، اما فرداي آنروز با حالتي بسيار مضطرب و نگران به محل كارش مراجعه و درخواست تصفيه حساب كرده است.
با توجه به دلايل و اطلاعات بدست آمده، مظنونيت به محمدرضا درباره نقش و مشاركت وي در قتل مازيار در دستور كار قرار گرفت. كارآگاهان اداره دهم در 18 دي محمد را دستگير و جهت انجام تحقيقات به اداره دهم منتقل كردند.
با وجود آنكه محمد در اظهارات اوليه خود تلاش داشت تا خود را از موضوع قتل مازيار بياطلاع نشان دهد، اما سرانجام لب به اعتراف گشود و در اظهارات اوليه خود به كارآگاهان گفت: نميخواستم او را به قتل برسانم؛ همه چيز از يك هل دادن كوچك آغاز شد.
متهم در ادامه اعترافات خود به كارآگاهان گفت: در شب حادثه زمانيكه قصد مراجعه به منزل را داشتم، در راه پله آپارتمان مازيار را مشاهده كردم. ناگهان او از من درخواست مبلغي پول كرد و من نيز با توجه به سن كم مازيار تصور ميكردم خواسته او صرفاً درخواستي بچه گانه است.
به او گفتم در حال حاضر پول ندارم، اما ناگهان او به من چسبيد و درخواست خود را تكرار كرد و من نيز صرفاً براي آنكه او را از خود جدا كنم او را به عقب هل دادم كه ناگهان مازيار از ناحيه سر به ديوار راه پله برخورد كرد و پس از آن شروع به غلطيدن بر روي راه پلهها كرد.
متهم درباره انتقال جنازه مازيار به داخل انبار نيز به كارآگاهان گفت: در حاليكه بسيار ترسيده بودم به سرعت بر سر بالين مازيار حاضر شدم؛ چندين بار او را صدا كردم اما از او پاسخي نشنيدم؛ دستم را جلوي بيني او گرفته و زمانيكه متوجه نفس نكشيدن او شدم اطمينان پيدا كردم كه او مرده است.
در شرايطي كه بسيار وحشت كرده بودم، تصميم گرفتم تا جسد او را به مكان ديگري برده و رها كنم؛ براي همين ابتدا جسد مازيار را به داخل انباري برده و مخفي كردم تا در زمان مناسب او را به خارج از مجتمع منتقل كنم اما با حضور مأموران در محل و پيدا شدن جسد مازيار ديگر موفق به انجام اين كار نشدم.
سرهنگ عباسعلي محمديان، رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: در حال حاضر با توجه به اعترافات صريح متهم در خصوص ارتكاب اين جنايت، متهم با صدور قرار بازداشت موقت در اختيار كارآگاهان اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته و در حال نيز تحقيقات تكميلي در مراحل مقدماتي قرار دارد.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 10,نوامبر,2024